شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

زندگی یعنی صداقت داشتن _ سید مهدی موسوی

زندگی یعنی صداقت داشتن!

عشق یعنی به تو عادت داشتن!!

ضرب احساس تو در مجذور عشق!

درک حسّی ناب توی نور عشق!!

یک کبوتر بودن و عاشق شدن!

زندگی یعنی تو را لایق شدن!!

 

برداشت دوم:

چیزی که به صورت افقی حرکت می کند

بچّه های عمودی تولید می کند

این جدول های متقاطع

خطوطی هستند

که کف دستت را لزج می کند

 

برداشت محصول:

این سیب کرم خورده زمین می کند مرا

عمری ست در تو سقط جنین می کند مرا

 

برخورد دور:

چیزی که می افتد

معمولاً اتّفاق نیست

حتّی اتّفاقی!

چیزی که می افتد

صدای گریه ی بچّه ای ست در «بورکینافاسو »

که کامپیوتر نمی خواهد

که ماشین کنترلی نمی خواهد

که پیرهن قرمز نمی خواهد

که هیچ چیز نمی خواهد

جز تکّه نانی

که بودنش را اتّفاق بیفتد

]سمانه به تلویزیون نگاه می کند

و قرص های ضدّحاملگی می خورد[

برخورد نزدیک:

-1 اوّل پولم رو می گیرم

-2 حیوون! یه کم یواش تر

... -3

 

برخورد آخر:

«در خیابان های سرد شب

جز خداحافظ خداحافظ صدایی نیست

 

زندگی یعنی...

همان چیزهایی که اوّل شعر گفتم!

سعی کن احمق خوبی باشی

و پایت را از گلیمی که نداری

بیشتر دراز نشوی روی تخت سردخانه!

ادامه مطلب...
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

نفرت _ جواد نوروزی

نفرت

واژه ای لمس شدنی است

در چشمان سرباز اسیری

که آخرین نامه ی عاشقانه اش

جای همسرش

دست سربازان مست دشمن افتاده...!!!

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

آخرین چیز _ سید مهدی موسوی

آخرین چیزی که گفت

آخرین چیز نبود

کتابی بود که با هم نخوانده بودیم

فیلمی بود که با هم ندیده بودیم

بوسه ای بود

که در کوچه ای بن بست جا مانده بود

آخرین چیزی که گفت

خداحافظ نبود

آروغی بود که با هم به آن خندیدیم

گوزی بود که به توالت احتیاج نداشت

سکسکه ای بود

که از ترس رفتنت ناگهان تمام شد

آخرین چیزی که گفت

دوستت دارم نبود

فانتزی جنسی مشترکی بود در الکل

تجربه ای خیس بود در اینترنت

صدای ناله ای بود

که گربه ها و همسایه ها را بیدار می کرد

آخرین چیزی که گفت

آخرین چیزی بود

که برای گفتن وجود داشت

بعد نشستیم و با صدای گیتار

بچه هایمان را سر بریدیم

و پلیس ها را

آتش زدیم... 

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

نقشه _ جواد نوروزی

تو به "حال" خودت فکر می کنی


و او به "آینده" ی فرزندش !

و در خانه اش

پذیرایی به اتاق خواب رفته است...!

آرشیتکت این نقشه ی عجیب کیست ؟!!!

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

مستند از شراب و لب لعل و رقص و عشق! _ سید مهدی موسوی

مستند از شراب و لب لعل و رقص و عشق!

تو از شراب و لعل لب و رقص، مستی و...

مشروب می خورند و تو در گوشه ی اتاق

در فکر دوست دختر قبلیت هستی و...

 

بالا می آورند به روی اتاق و شهر

تا تو به دستمال کفی فکر می کنی!

مشروب می خورند و تو در گوشه ی اتاق

به چیزهای مختلفی فکر می کنی

 

لبخند می زنند به هم مثل بچه ها!

داری شبیه این شب بدکاره می شوی

مشروب می خورند و تو در گوشه ی اتاق

از درد گریه می کنی و پاره می شوی

 

آرامش جهان وسط ِ بوسه هایشان

تو نیستی و عاشق ِ نوعی جنونی و...

مشروب می خورند و تو در گوشه ی اتاق

سر را به میز می زنی و غرق خونی و...

 

پیکی که به سلامتی مرگ خورده شد!

تو مست می خوری و کمی مست می زنی

مشروب می خورند و تو در گوشه ی اتاق

به خودکشی آخر من، دست می زنی

 

تبدیل می شود همه چیز ِ جهان به تو

تو گوشه ی اتاقی و در فکر هیچ چیز

مشروب می خورند و تو در گوشه ی اتاق

من در اتاق دورتری مرده ام عزیز...

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد