شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

۲ مطلب با موضوع «سید علیرضا جعفری» ثبت شده است

دیگر نکن _ سید علیرضا جعفری

می روی اما نگاه سرسری دیگر نکن

پیش چشمم از رقیبم دلبری دیگر نکن

 

مهره ی ماری که داری کار خود را می کند

با نگاهت... خنده ات... افسونگری دیگر نکن

 

آن قدرها که گمانت بود مؤمن نیستم

موی خود را پای بند روسری دیگر نکن

 

با برادر گفتنت آتش به جانم می زنی

جان من لطفا برایم خواهری دیگر نکن

 

هر کسی آمد به من زخمی زده حتی تو هم

زخم هایم را به من یادآوری دیگر نکن

 

زلزله با بم نکرد آن چه تو با من کرده ای

آنچه با من کرده ای با دیگری دیگر نکن

ادامه مطلب...
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

پرچم عشق _ سید علیرضا جعفری

کشوری بودم که از هر سو به سمتم تاختی

پرچم عشق خودت را بر دلم افراختی

 

عاشق دشمن شدن سخت است اما من شدم

رفتی و اردی بهشتم را جهنم ساختی

 

چند روزی باعث سرگرمی ات بودم مرا

مثل یک اسباب بازی گوشه ای انداختی

 

دست در دست رقیبم دیدمت ای باوفا

خیره در چشمت شدم اما مرا نشناختی

 

او که رفته برنخواهد گشت ای دل شاد باش

باختی در عشق او وقتی خودت را باختی

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد