شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

بیمار بعدی _ یاسر قنبرلو

تو غارگردی من غار ِ بعدی 

من آستینم تو مار بعدی 

من در نخ تو ، تو در نخ او 

سیگار بعدی ... سیگار بعدی ...

حتی مجال یک بوسه هم نیست 

از یار قبلی تا یار بعدی

عشق آن پزشک ِ مشهور شهر است

یک جمله دارد : بیمار بعدی !

یک جمله کافی ست تا دل بلرزد 

کاری ندارد با کار بعدی 

ای عشق ِ سابق ای خواب ِ صادق 

شاید قیامت ... دیدار بعدی ...

 

از مجموعه بیمار بعدی

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

وقتی بذاری بی تو خوش باشه _ علی عابدی

می بوسمش اما نمی تونه

این لحظه رو یادش نگهداره

راحت جدا میشه از آغوشم

حتماً قرار بهتری داره

 

می بوسمش اما حواسش نیست

این بوسه رو بیهوده کِش میدم

می خواستم وابسته شه اما

احساس دل کندن بهش میدم

 

وقتی بذاری بی تو خوش باشه

اسمش چیه؟ دیوونگی یا عشق؟

آدم نباید از رو خوش بینی

هر حسیو قاطی کنه با عشق

 

گوشی داره می لرزه تو جیبش

دیرش شده، باید بره بازم

با اینکه بدجوری خرابم کرد

من با همین دلتنگی می سازم

 

عشقی که با من هست و با من نیست

خوب و بدش دنیای من این شد

وقتی دلش پیش یکی دیگه اس،

لعنت به این دلشوره ی بیخود!

 

می بوسمش با حرص و با حسرت

این بوسه ی آخر چقد خوبه

با این که حسی تو نگاهش نیست

این عشق زجرآور چقد خوبه

 

بوسید و رفت اما یکی اینجا

از پشت بوم زندگی افتاد

معنای عشقو تازه فهمیدم

وقتی که قبل کشتن آبم داد

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

مث یه خودکشی ِ طنزآمیز _ سید مهدی موسوی

مث یه خودکشی ِ طنزآمیز

مث یه اعتراف بی معنا

بندری می خوریم و می رقصیم

مست می شیم با عرق نعنا

 

اوّلین کار اشتباه منی

آخرین کار اشتباه منی

آسمونم چقدر دیوونه ست

قرص آرام بخش ماه منی

 

توو خیابون عشق بازی و شب

شاممون خنده بود و سمبوسه

مزّه می داد با سس و ماتیک

طعم شیرین آخرین بوسه

 

یادگاری نوشتن اسمم

روی یه دستمال ماتیکی

با تو هر روز سینما رفتن

شیطنت هام توی تاریکی

 

سهممون از یه کوچه ی خلوت

یه کبودی خوب رو گردن

بهترین شعر عاشقانه ی من:

جیغ تو موقع بغل کردن!

 

فکر کردن به حالت چشمات

وقت برگشتن از تو تا خونه

پشت صدها چراغ قرمز و زرد

به کجا می رسن دو دیوونه؟!

 

عشق، توو شهر آهن و ماشین

مث یه خودکشی طنز آمیز

داره می لرزه و نمی افته

آخرین برگ توی این پاییز

 

مست می شیم با عرق نعنا

خواب می ریم پای تلویزیون

از چشای من و تو معلومه

کارمون می کشه تهش به جنون

 

دیگه از هیچ چی نمی ترسه

اون که از چشم عاشقت مسته

زندگی لمس دست کوچیکت

آخر کوچه های بن بسته

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

دیگر نکن _ سید علیرضا جعفری

می روی اما نگاه سرسری دیگر نکن

پیش چشمم از رقیبم دلبری دیگر نکن

 

مهره ی ماری که داری کار خود را می کند

با نگاهت... خنده ات... افسونگری دیگر نکن

 

آن قدرها که گمانت بود مؤمن نیستم

موی خود را پای بند روسری دیگر نکن

 

با برادر گفتنت آتش به جانم می زنی

جان من لطفا برایم خواهری دیگر نکن

 

هر کسی آمد به من زخمی زده حتی تو هم

زخم هایم را به من یادآوری دیگر نکن

 

زلزله با بم نکرد آن چه تو با من کرده ای

آنچه با من کرده ای با دیگری دیگر نکن

ادامه مطلب...
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

بیخود دلت برای دلم شور می زند _ سید مهدی موسوی

بیخود دلت برای دلم شور می زند

سازی خوشم که یک نفر از دور می زند

سازی که کوک خواب تو و چشمهای توست

اما دلش شکسته و ناجور می زند

فرق دلم شکافته شد، خون من چرا

تایید زیر برگه دستور می زند؟

گفتم "انا الشما" و سرم رفت پای تو

اینبار، دار طعنه به منصور می زند

یعقوب! دلخوش پسر و پیرهن نباش

دنیا هوار بر پدر کور می زند

این زخمها هنوز نمک خورده تواند

بیخود دلت برای دلم شور می زند

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد