بیخود دلت برای دلم شور می زند
سازی خوشم که یک نفر از دور می زند
سازی که کوک خواب تو و چشمهای توست
اما دلش شکسته و ناجور می زند
فرق دلم شکافته شد، خون من چرا
تایید زیر برگه دستور می زند؟
گفتم "انا الشما" و سرم رفت پای تو
اینبار، دار طعنه به منصور می زند
یعقوب! دلخوش پسر و پیرهن نباش
دنیا هوار بر پدر کور می زند
این زخمها هنوز نمک خورده تواند
بیخود دلت برای دلم شور می زند