شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

آخ که چه حالی داره! _ یغما گلرویی

خیابان طول دراز

آخ که چه حالی داره !

چِش به راهِت باشم ،

بارون بیاد ،

تو نیای و من

خیسِ خیس

تمومِ اون خیابونِ طولُ درازِ بیمغازه رُ

پیاده گَز کنم ،

خودمُ به خونه برسونمُ

از گِلُ شِلِ روی کفشام

بفهمم که چقدر دوسِت دارم !

آخ که چه حالی داره !

چِش به راهِت باشم ،

بارون بیاد ،

تو هَم بیای و من

دست تو دستِ تو

تمومِ اون خیابونِ طولُ درازِ بیمغازه رُ

پیاده گَز کنم ،

بعد خودمونُ به نیمکتِ پارکِ پَرتِ بَرِ اتوبانْ برسونیمُ

تو از برقِ توی چشامْ

بفهمی که چقدر دوسِت دارم !

آخ که چه حالی داره !

همین خیالا ،

همین آرزوها ،

همین خوشْباوَریا ،

همین اومدْ نیومد کردنا...

زندگیْ دلْدلِ همین همینهاس !

ادامه مطلب...
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

هفت شماره ی ساده _ یغما گلرویی

 

شکایت نمی کنم، اما

آیا واقعاً نشد که در گذر ِ همین همیشه ی بی شکیب،

دمی دلواپس ِ تنهایی ِ دستهای من شوی؟

نه به اندازه تکرار ِ دیدار و همصدایی ِ نفسهامان!

به اندازه زنگی...

واقعاً نشد؟

واقعاً انعکاس ِ سکوت،

تنها حاصل ِ فریاد ِ آن همه ترانه

رو به دیوار ِ خانه ی شما بود؟

نگو که نامه های نمناک ِ من به دستت نرسید!

نگو که باغچه ی شما،

از آوار ِ آن همه باران

قطعه ای هم به نصیب نبرد!

نگو که ناغافل از فضای فکرهایت فرار کردم!

من که هنوز همینجا ایستاده ام!

کنار همین پارک ِ بی پروانه

کنار همین شمشادها، شعرها، شِکوه ها...

هنوز هم فاصله ی ما

همان هفت شماره ی پیشین است!

دیگر نگو که در گذر ش گریه ها گُمش کردی!

نگو که نشانی کوچه ی ما را از یاد بردی!

نگو که نمره ِ پلاک ِ غبار گرفته ی ما،

در خاطرت نماند!

آیا خلاصه ی تمام این فراموشی های ناگفته،

حرفی شبیه « دوستت نمی دارم» تو

در همان گفتگوی دور ِ گلایه و گریه نیست؟

ادامه مطلب...
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

تصور کن _ یغما گلرویی

تصوّر کُن اگه حتا تصوّر کردنش سخته،

جهانی که هر انسانی تو اون خوش بخته خوش بخته

 

جهانی که تو اون پولُ نژادُ قدرت ارزش نیست

جواب هم‌صدایی‌ها پُلیسِ ضدِ شورش نیست

 

نه بُمبِ هسته‌یی داره، نه بُمب‌افکن، نه خمپاره

دیگه هیچ بچّه‌یی پاشُ روی مین جا نمی‌ذاره!

 

همه آزادِ آزادن! همه بی‌دردِ بی‌دردن!

تو روزنامه نمی‌خونی، نهنگا خودکشی کردن!

 

جهانی رُ تصوّر کُن، بدونِ نفرتُ باروت

بدون ظلمِ خودکامه، بدونِ وحشتُ تابوت

 

جهانی رُ تصوّر کُن، پُر از لبخندُ آزادی

لبالب از گلُ بوسه، پُر از تکرارِ آبادی

 

تصوّر کن اگه حتی تصوّر کردنش جُرمه

اگه با بُردنِ اسمش گلو پُر میشه از سُرمه!

 

تصوّر کن جهانی رُ که توش زندان یه افسانه‌س

تمامِ جنگای دنیا شُدن مشمولِ آتش‌بَس!

 

کسی آقای عالم نیست، برابر با همَن مَردُم

دیگه سهمِ هر انسانه تنِ هر دونه‌ی گندم

 

بدون مرزُ محدوده! وطن یعنی همه دنیا!

تصوّر کن تو می‌تونی بشی تعبیرِ این رویا!

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

قبل از فَلَک _ یغما گلرویی

آقا ! اجازه !

یه سوال داشتیم :

ما کلاس اوّلیا

که هَر روز تو مراسمِ صُبگاه

دَه تا زنده بادُ مُرده باد میگیم ،

وقتی بزرگ شُدیم

میتونیم آدمای دیگه رُ دوس داشته باشیم ؟

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

تو جوونیم کسی رو دوست داشتم... _ یغما گلرویی

چشم ابی

 

تو جوونیم کسی رو دوست داشتم، دختری که چشاش آبی بود

پدرش تو اورکت آمریکایی، پشتِ ته ریشِ انقلابی بود

 

مادرش مرز کفر و ایمان بود، شب دعای کمیل گوش می داد

روزا که مردِ خونه بیرون بود، دل به آهنگای گوگوش می داد

 

کوچه مون زخم جیره بندی داشت، بخشی از روزمون توی صف بود

گاهی موشک به خوابمون می خورد، حال و روز همه مزخرف بود

 

فکر و ذکرم چشای اون بودن، علت رویاهای قبل از خواب

شوق دررفتن از دبیرستان، میل جادو شدن به سحرِ کتاب

 

من پر از شعر شاملو بودم، تا مبادا شریعتی خون شم

تا مبادا تکاملم کم شه، تا مبادا دوباره میمون شم

 

و جلال اسم یه اتوبان بود، یه اتوبان به سمتِ بدبختی

پس مصدق، ولی عصر شد و قلعه شد پارکِ پهلوان تختی

 

غرق بودم تو فیلمای بتاماکس، تو هالیوود دروغ راوی بود

وقتی دلتنگ اون چشا بودم، بهترین فیلم ماوی ماوی بود

 

پدرش سایه مو با تیر می زد، جای اسمم صدا می زد: کمونیست

می گفت هر کس زنت شه تا دینِ زنده گیشو یه لحظه راحت نیست

 

شرطش این بود برم به سربازی، بلکه یه آدم حسابی شم

بلکه نور خدا بتابه بهم، بی خیال چشای آبی شم

 

سر من بوی قرمه سبزی داشت، بوی ممنوع ساز و فیلم و کتاب

مملکت بوی دیگه ای می داد، میکسِ بوی جوراب و عطر گلاب

 

آخرش کار من به حبس کشید، آخرش فکرم از سرش افتاد

زبون سُرخِ من تو اون روزا، سر سبزو به بادِ محبس داد

 

تو جوونیم کسی رو دوست داشتم، دختری که چشاش آبی بود

اون که یک هفته قبل از آزادیم، زن یه آدم حسابی بود

ادامه مطلب...
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد