شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

۷۷ مطلب با موضوع «سید مهدی موسوی» ثبت شده است

بیخود دلت برای دلم شور می زند _ سید مهدی موسوی

بیخود دلت برای دلم شور می زند

سازی خوشم که یک نفر از دور می زند

سازی که کوک خواب تو و چشمهای توست

اما دلش شکسته و ناجور می زند

فرق دلم شکافته شد، خون من چرا

تایید زیر برگه دستور می زند؟

گفتم "انا الشما" و سرم رفت پای تو

اینبار، دار طعنه به منصور می زند

یعقوب! دلخوش پسر و پیرهن نباش

دنیا هوار بر پدر کور می زند

این زخمها هنوز نمک خورده تواند

بیخود دلت برای دلم شور می زند

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

زمین سگش به بهشت خدا شرف دارد! اگر... _ سید مهدی موسوی

تمام شعرم تقدیم آن کــه باران شد

کسی که فاتح تنهاترین خیابان شد

زمین سگش به بهشت خدا شرف دارد!

اگر کــه عشق دلیل سقـوط انسان شد

دویـد و بـــــاز دویـد و دویــد تــــا برسد

به زن رسید و خود مرد، خط پایان شد

زنی به چشــم پر از انتظار من زل زد

و از قیافه غمگین خود هراسان شد

و مرد قصه همین که نشست و گریه نمود

از این کـه مرد شده تا تو را... پشیمان شد

و زن کــــه تا ابدالدهر بچـــــه می زایید

و مرد که وسط سفره، تکه ای نان شد

و مرد رفت به دنبال آن چه زن نامید

و زن در آخر یک شـــعر تیرباران شد

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد

ازیاد هام خاطره باغ را ببر _ سید مهدی موسوی

بر من چه رفته است پس از ضربه تبر

احساس می کنم که خودم نیستم دگر

از من چه مانده است از آن تک درخت باغ

جزیک دل شکسته و یک روح دربه در

هیزم شکن چه دیررسیدی نگاه کن!

دختر شکسته است مرا از تو زودتر

سروی که در مقابل باد ایستاده بود

حالا نگاه کن شده کبریت بی خطر

با موی قهوه ای و تنی لاغر و سپید

در جعبه ای شبیه اتاقی بدون در

ای رهگذر!تو را به خدا این اتاق را

از دختری که یخ زده در شعر ها بخر..

آتش بزن به مغز من و دود کن مرا

ازیاد هام خاطره باغ را ببر 

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد

سرباز _ سید مهدی موسوی

سرباز

سرباز نه کُشت هیچ کس را و نه مُرد!

 

نه دل به شبِ گلوله و مرگ سپرد

 

تنها به بغل گرفت عکسی را... بعد

 

یک پارچه ی سفید را بالا برد

ادامه مطلب...
۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
میلاد

طرح لبخند تو در خواب و شب طولانی... _ سید مهدی موسوی

«حسن» آن گوشه نشسته ست که دودی بکند

خسته بر سیخ رود... بعد صعودی بکند!

«عاطفه» گوشه ی هال است در آغوش کسی

نه که از سـِکس... که «مهشید» حسودی بکند!

«مریم ِ» مست به دنبال «علی» می گردد

باید آن کار که دیر است به زودی بکند!...

ضبط روشن شد و یکباره همه کنده شدند

اسم ها در وسط خانه پراکنده شدند

جام ها رفت هوا... نوش! [صدایی آمد]

خنده در گریه شده... گریه ی در خنده شدند

سر ِ من گیج از اندیشه ی در هستی بود

زن عقدیم کمی آنور ِ بدمستی بود!

لب به لب بود در آغوش کسی کنج اتاق

من پی ِ جاذبه ی فلسفه ام در اخلاق!

عشق آن است که از قدرت «من» می کاهد

لذت آن است که او خواسته، او می خواهد

بوسه می داد به رحمانیت ِ عامش که...!

من، پُر از لذت ِ دیدن وسط آتش که...

خانه از هوش شد و پنجره دیواری شد

زن ِ عقدیم به رقص آمده و ماری شد

بعد پیچید در آغوش زنانی دیگر

من به خود آمدم از طیّ جهانی دیگر

بسته شد، باز شد و بسته ی لذت، مشتش!

مردی آهسته در آغوش گرفت از پشتش

همه راضی و من ِ سوخته بدتر راضی

بعد سیگار درآورد به آتشبازی

آتش فندک دلخسته لب ِ سیگارش

او پی ِ کار خود و جمع، همه در کارش!

بَعد رفتیم به مستی ِ اتاقی دیگر

بُعد تنهایی و لذت وسط ِ ما سه نفر!

شب سه قسمت شده از چشم و لب بیهوشش

عادلانه وسط مرد و من و آغوشش

شب سه قسمت شده از مرد و من ِ در بندش

عادلانه وسط ِ حادثه ی لبخندش

حرکت دست و لبش حالت بازی دارد!

شب موهاش سرانجام درازی دارد

همه ی فلسفه ها جمع شده در شادی

زن عقدیم، برهنه! وسط ِ آزادی

گوشه ای پرت شده غیرتم و تن پوشش

عشق در چشمم و در چشمش و در آغوشش...

پچ پچ جمع شده توی اتاق بغلی

حسن و عاطفه و مریم و مهشید و علی

جمع ِ آماده شده، خنده ی آماده شده

پچ پچ و حرکت سرهای تکان داده شده

جمع بیمار، شب ِ بی هدف ِ سرگردان

بحث داغ من و تو باعث ِ خوشحالی ِ شان

بحث بدبختی من، بحث ِ تو ِ هرجایی!

باعث حرف زدن در وسط تنهایی!

تا دم ِ خانه سر ِ ما هیجان و لبخند

تا فراموش کنند اینهمه تنها هستند

بعد مسواک زدن، توی توالت ریدن

بعد بی حرف زدن پشت به هم خوابیدن...

فلسفه خواندن ما در وسط تختی که...

بُهت و ترسیدن ِ از اینهمه خوشبختی که...

نقشه ی فانتزی و تجربه هایی تازه

عشق و دیوانگی ِ درهم و بی اندازه

خواب من روی کتاب و صفحات ِ باقی

پایبندی تو به نسبیت ِ اخلاقی!!

خانه ای ساخته از عشق و کتاب و کاغذ

بغلی سفت تر از سفت تر از سفت تر از...

طرح انسانی یک حسّ فراانسانی

طرح لبخند تو در خواب و شب طولانی...

 

ادامه مطلب...
۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱
میلاد