این چار برگ خشک شده مال دفتر است
نه! آخرین قمار من و دست آخر است
من را به چاه درد خود انداخت و گذشت
هر کس که گفت با من خسته برادر است...
گفتید عاشقید و به من...آه! بگذریم
چون شرح ماجرای شما شرمآور است...
گفتید:"بی کسی به خدا سرنوشت توست
تنهاترین پرنده عالم کبوتر است"
گفتید:"زندگی کن و خوش باش و دم نزن"
این حرفها برای من از مرگ بدتر است
سرباز برگهای مرا جمع میکند
ما باختیم...نوبت یک مرد دیگر است