شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

۱۸ مطلب با موضوع «دیگران» ثبت شده است

شعر "علت این خشکسالی بی حجابی های توست" از مصطفی مشایخی

محتسب بد پوششی را دید و خِفتش را گرفت

گفت : رفتارت کمی تا قسمتی هنجار نیست

 

جامه هایی را که پوشیدی زیادی روشنند

تازه شانس آورده ای، پیراهنت گلدار نیست!

 

گونه ها و بینی و لب را مرمت کرده ای

چیز اورجینال یا آکی در این رخسار نیست

 

رفته ای با سرمه و سرخاب میکاپیده ای

خوشگلی جرم است و غیر از اذیت و آزار نیست!

 

ای که با چسبینه (ساپورت)، شهری را به آتش می کشی

بشکه ی باروت و کبریت است این، شلوار نیست

 

یا نخر یا آنکه از این سند بادی ها بخر

هم خوش استیل است هم پوشیدنش دشوار نیست!

 

چشم مارا دور دیدی، موی خود افشانده ای

چارقد سر کردنت هم بی ادا، اطوار نیست

 

هرعذابی می کشیم از روسرى شُل بستن است

ور نه مسئولی در این جا هیچ، سهل انگار نیست!

 

علت این خشکسالی، بی حجابی های توست

نقش تغییرات جوّى، اینقدر بسیار نیست

 

آدم از این شُل حجابی های حوّا  ضربه خورد

میوه ی ممنوعه خوردن، جرمش این مقدار نیست!

 

کردگار ای کاش زن ها را کچل می آفرید

تار گیسویی نباشد روز ماهم تار نیست

 

مو پریشان گفت: باشد زلف از ته می زنم

تا ببینم بعد از این مو، مشکلی در کار نیست!؟

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد

شعر "ما از خودی گل های بعضا بدتری خوردیم" از مرتضی عابد پور لنگرودی

طرح ولایت، تور مشهد، راهیان نور 

هی روضه می خوانیم در سوگ عمیقی که... 

از بخیه های پاره ی زخمی دیالکتیک 

تا ((امریکن پای)) و ((خداحافظ رفیق)) - ی که... 
  

ما قابلیت های فوق العاده ای داریم 

یک مورد اینکه: ما نخورده بیشتر مستیم 

با جنتی هم میشود جوک های خوبی ساخت 

دنیا بخوابد، ما که بیداریم، ((ما هستیم)) 

 
با ریش، با ریشه، به هر نحوی که شد بردند 

با جعبه هم بردند، قدری دیر پی بردیم 

از کوی دانشگاه تا کرسنت و مک فارلین 

- ما از خودی گل های بعضا بدتری خوردیم 

 
نسل ((روانی چادرت رو از سرت بردار)) 

نسل (( پسر جون دوره ی اندیشه برگشته)) 

نسل برنزه، نسل ویسکی، نسل همخوابی... 

((ممد)) نبودی شهر ما آزادتر گشته 

■■■

یک روز با این هایی و یک روز با آن ها

رندی که از تخریب می ترسد بلاکش نیست

سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند

شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

وقتی بذاری بی تو خوش باشه _ علی عابدی

می بوسمش اما نمی تونه

این لحظه رو یادش نگهداره

راحت جدا میشه از آغوشم

حتماً قرار بهتری داره

 

می بوسمش اما حواسش نیست

این بوسه رو بیهوده کِش میدم

می خواستم وابسته شه اما

احساس دل کندن بهش میدم

 

وقتی بذاری بی تو خوش باشه

اسمش چیه؟ دیوونگی یا عشق؟

آدم نباید از رو خوش بینی

هر حسیو قاطی کنه با عشق

 

گوشی داره می لرزه تو جیبش

دیرش شده، باید بره بازم

با اینکه بدجوری خرابم کرد

من با همین دلتنگی می سازم

 

عشقی که با من هست و با من نیست

خوب و بدش دنیای من این شد

وقتی دلش پیش یکی دیگه اس،

لعنت به این دلشوره ی بیخود!

 

می بوسمش با حرص و با حسرت

این بوسه ی آخر چقد خوبه

با این که حسی تو نگاهش نیست

این عشق زجرآور چقد خوبه

 

بوسید و رفت اما یکی اینجا

از پشت بوم زندگی افتاد

معنای عشقو تازه فهمیدم

وقتی که قبل کشتن آبم داد

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

آنجا که تو نیستی _ ابو سعید ابو الخیر

گفتی که مرا عذاب خواهـــی فرمود

من در عجبم که در کجا خواهد بود؟

 

آن‌جا که تویــــی عذاب نبوَد آن‌جـــا

وآن‌جا که تو نیستی، کجا خواهد بود؟

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن _ سجاد سامانی

باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن

با من دم از هوای کس دیگری بزن


پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت

روزی به آشیانه من هم سری بزن


ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن

سرباز نیمه جان! به صف لشکری بزن


درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت

ای روزگار سیلی محکمتری بزن !


شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم

ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن …

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
میلاد