مژگان

گفته بودی که:«چرا محو تماشای منی؟

آنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی!»

 

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود

ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی !