شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجتبی رمضانی» ثبت شده است

شعر "غم انگیزتر از این هم می تواند باشد" از مجتبی رمضانی

غم انگیزتر از این هم می تواند باشد

که به جای درخت در خیابان

سرباز چیده باشند

در کوچه

چهارراه

پشت پنجره ها

و هوا بوی جنگ بدهد

دردناک تر اینکه نتوانم

تو را دیگر در خیابان درآغوش بگیرم

دلم برای زیباییت می سوزد

وقتی به اینهمه سرباز فکر می کنم

و تفنگ هایی که دهانشان بوی خون می دهد

می ترسم وقتی که می آیی

جای تو در سینه ام گلوله ای نشسته باشد

آنوقت دیگر دست هایم

توان گرفتن دست هایت را ندارند

دیگر به چه دردم می خورد ، آمدنت؟

هرچند نامم را با خون بر دیوار کوچه ها بنویسند

 
ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

شعر "خو نکردم بعد او، حتی به بوی دیگری" از مجتبی رمضانی

بعد از آنکه دل برید و رفت سوی دیگری

خو نکردم بعد او، حتی به بوی دیگری

چاره دردم نشد مستی، نکن اصرار باز

پُر نکن دیگر برای من سبوی دیگری

آه از تقدیر، از این روزگار سنگدل

اشتباه انداخت، سیبم را به جوی دیگری

آری ای آیینه، حق داری که نشناسی مرا

چون که برصورت ندارم رنگ و روی دیگری

بی وفایی که مرا رسوای خاص و عام کرد

حال می بینم که بسته دل به موی دیگری

آبرویش میشود بازیچه دست کسی

او که بازی میکند با آبروی دیگری

دیگری از تو تنت را خواست، من عشق تو را

آرزوی ما کجا و آرزوی دیگری

 
ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد