شعر سیاه

بهترین شعرهایی که خوانده ام

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیمار بعدی» ثبت شده است

شعر "من بلد نیستم خودم باشم" از یاسر قنبرلو

رفتم از چند مبداءِ معلوم

تا رسیدم به مقصدی مجهول

 

آخر ِ عمر هم نفهمیدم

زندگی فاعل است یا مفعول !

 

هرچه من گوسفند تر شده ام

صاحب گله گرگ تر شده است

 

سال ها رفته است و چهره ی من

با نقابم بزرگ تر شده است

 

اشک من قطره های خون من است

خون من در رگ قلم جاری ست

 

قلمِ من به عشق می چرخد

که نخستین دلیلِ بیزاری ست

 

شعراز گونه هام می‌ریزد

زیر هر چتر، زیر  هر باران

 

شعر، از دست دادن عشق است

بعدِ از دست دادنِ ایمان

 

زندگی آنچنان نبود که من

آنچه باید که می‌شدم باشم

 

تو خودت باش و آنچه باید شو

من بلد نیستم خودم باشم !

 

من فقط روزنامه ای بودم

بین انبوه دسته بندی ها

 

مرگ در صفحه ی حوادث بود

زندگی در نیازمندی ها

 

سادگی کردم و پیاده شدم

که سواران پیاده می خواهند

 

که تمامی کارفرمایان

کارگر های ساده می خواهند…

 

از مجموعه بیمار بعدی

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد

بیمار بعدی _ یاسر قنبرلو

تو غارگردی من غار ِ بعدی 

من آستینم تو مار بعدی 

من در نخ تو ، تو در نخ او 

سیگار بعدی ... سیگار بعدی ...

حتی مجال یک بوسه هم نیست 

از یار قبلی تا یار بعدی

عشق آن پزشک ِ مشهور شهر است

یک جمله دارد : بیمار بعدی !

یک جمله کافی ست تا دل بلرزد 

کاری ندارد با کار بعدی 

ای عشق ِ سابق ای خواب ِ صادق 

شاید قیامت ... دیدار بعدی ...

 

از مجموعه بیمار بعدی

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد