پنجه بر زباله‌های جهان می‌کشد

و در محاصره‌ی ساس‌هایش می‌گرید

گربه‌ی خاکستری...


آبستن شدنِ مداوم را

تجربه کرد

و زیباترین فرزندانش را

همیشه بلعیده است...


روزی بر ایوانِ مشرق یله می‌شد و آفتاب

شیر را به پستان‌هایش می‌جوشاند،

امروز اما

این موریخته گربه‌ی خاکستری

تیپاخورده‌ترین موجودِ جهان است

 

و مگس‌ها

در چشمانِ قِی کرده‌اش

سور می‌گیرند.


دندانی به دهان ندارد اما

ناخن‌هایش هنوز

در زیر مخملِ دستانش

خوابِ خون می‌بینند!

گریه های گربه خاکستری