پنج سالم بود
خواهرم مرا در کمد انداخت و در را قفل کرد
به او فحش دادم
و با خود فکر کردم: 
او بی رحم ترین خواهر دنیاست

 

در تاریکی گریه کردم
بیهوش شدم
به هوش آمدم
سربازان خواهرم را کشته بودند